معرفی کتاب عباس دست طلا
عباس دست طلا (داستانی از زندگی حاج عباس علی باقری)
محبوبه معراجیپور
انتشارات: فاتحان
272 صفحه
عباس علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش و دو دلی های خود برای حضور در جبهه ها، از زمانی می گوید که تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید. «حاج عباسعلی باقری» مشهور به «حاج عباس دستطلا»، تعمیرکار خوشنام جبهههای جنوب به عنوان داوطلبی بسیجی راهی جبهه میشود. کسی که آن روزها در خیابان خاوران برای خودش گاراژ و تعمیرگاه و برو بیایی داشت و دست کم چند خانواده را روزی میرساند به عنوان یک تعمیرکار سادهی یک لاقبا به همراه چند تن از دوستانش به پادگان ارتش در اسلام آباد اعزام می شوند. محلّی که خودروهای خسارت دیده در آن تعمیر می شوند و عباس آقا و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می کنند. توانایی و سرعت آنها باعث شهرتشان می شود.
پس از گذشت یک ماه و نیم از بازگشت آنها از جبهه ها، باقری تصمیم میگیرد تیمی را برای تعمیر خودروها به جبهه ها ببرد. یافتن این نیروهای ماهر و مجاب کردن آنها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان می کند. باقری در نهایت تیمی 21 نفره را تشکیل می دهد اما به دلیل ماجراهایی که در هنگام اعزام رخ می دهد، تنها 9 نفر از تعمیرکاران باقی می مانند، افرادی که نزدیک به 14 ساعت در روز کار می کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می دهند.
رهبر انقلاب در مورد این کتاب فرمودند: «کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود... هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود...»