
ششمین نشست کتابخوان کتابخانه ای با حضور جمعی از اعضای کودک و نوجوان کتابخانه آیت الله محقق برگزار گردید.
در این نشست شش نفر از اعضا به معرفی کتاب پرداختند. کتابهایی که در این نشست معرفی شدند، به این شرح است:
داستان رستم و سهراب، نویسنده : جعفر ابراهیمی (شاهد)، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارائه توسط : علیرضا محققی (عضو کتابخانه).
خوان هشتم، نویسنده : محمود پوروهاب، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارائه توسط : علیرضا باغبانی (عضو کتابخانه).
رستم و اسفندیار، نویسنده : مرجان فولادوند، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارائه توسط : مهدی محققی (عضو کتابخانه).
بازی اهریمن، نویسنده : سوسن طاقدیس، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارائه توسط : محمد کریمی (عضو کتابخانه).
زال و رودابه، نویسنده : مصطفی رحماندوست، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارائه توسط : ابوالفضل کریمی (عضو کتابخانه).

پوتینهای مریم
خاطرات مریم امجدی
مصاحبه و تدوین: فریبا طالشپور
انتشارات سوره مهر / ۱۰۹ صفحه
تا نزدیک ظهر باهم بودند. به بچه ها گفت: سری به مسئول بهداری بزنیم تا ببینم پای نامه ام را مهر می زند تا اعتبارش بیشتر شود یا نه؟» بیرون اتاق آمد تا کفشش را بپوشد، دید نیست. هرچه با خواهران گشتند، پیدا نشد که نشد. یک جفت دمپایی پوشید و به دیدن مسئول بهداری رفت تا با او صحبت کند. وقتی قضیه گم شدن کفش هایش را فهمید، گفت: «برو از تعاون سپاه یه جفت کفش بگیر. به خواهران رزمنده تعلق می گیرد». با بچه ها به انبار سپاه رفت تا کفش بگیرد. برادری در انبار را باز کرد. نامه را نشان او داد. گفت: «بفرمایین داخل و هرکفشی به پایتان می خورد بردارین». با خودش فکر کرد کتانی بردارم، اما همه کفش ها پوتین سربازی بودند. به مسئول انبار گفت: «من که نمی تونم پوتین سربازی به پا کنم!» گفت: «چیز دیگه ای نداریم» به ناچار گشت و یک جفت پوتین را که از بقیه کوچک تر بود، برداشت و به پایش کرد؛ سنگین و مردانه بود.
این ماجرای اولین مواجهه مریم امجدی با جنگ است. زنی ضعیف و مریض که در مواجهه با جنگ چنان روحیه جنگجو و مردانه و رشکبرانگیزی پیدا میکند که حسادت مردان را اینطور برمیانگیخت:

تاریخ مستطاب آمریکا
نویسنده: دکتر محمدصادق کوشکی / کاریکاتوریست: مازیار بیژنی
انتشارات خیزش نو / ۲۲۷ صفحه
طنزی مستند از تاریخ آمریکا!
واقعا چه جوری باید با تاریخ ملتی که اسطورهاش «کابوی»، نماد هویتیاش «غرب وحشی»، پیروزی شاخصش «انفجار بمبهای اتمی در ژاپن»، غذای ملّیاش «همبرگر»، عامل برتریاش «هزاران موشک و بمب هستهای» و هنرمند اخراجیاش «چارلی چاپلین» است، شوخی کرد؟ لابد میدانید چاپلین سالهای سال در تبعید زندگی کرد، چون مقامات امریکا او را اخراج کرده بودند! او پس از جنگ جهانی دوم تا لحظه مرگش امکان زندگی در امریکا را نیافت، چون بعضی فیلمهایش به مذاق سیاستمداران امریکایی خوش نیامده بود... . هدف این کتاب آموزش تاریخ نیست، بلکه روایت آن است! به همین دلیل هرچه در این کتاب میخوانید «مستند» است! یعنی منابع و اسنادش موجود است و هیچ منبعی بدون سند نیامده! اما راست و دروغش گردن ما نیست! گردن نویسندگان محترم مطالبی است که نشانی آنها در انتهای هر مطلب آمده! آنهایی که حال و حوصله تحقیق دارند به منابع مراجعه کنند و آنهایی که بی حال و حوصلهاند، به ما اعتماد کنند!
این مطلب بهترین شروع برای معرفی کتابی است که در نقد سیاست های امریکا نوشته شده و در بخش ابتدایی کتاب «تاریخ مستطاب امریکا» با عنوان «یک مقدمه کاملا جدی» آمده است.